.

باور ندارم...
اما برای روزهای بعد
که بخوانم
و
لبخند تلخ بزنم می نویسم

مضی الزمان و قلبی یقول انک آتی

.

برگشته ام به اول راه
این روزها در و دیوار تو را نشان می دهند
همه را تو می بینم

.

15

.

شب ها به دنبال آرامش و خواب راحت نیستم
اما روزها دستانم خوب خواب می روند

.

ارحم یا الهی

.

هیچ کس نمی داند چه دردی را تحمل می کنم تا آرام به نظر رسم

.

روزهای آخر سال است
من هستم اوج تنهایی
من هستم و نبودن تو
من هستم و غم و ...

.

دنیا برایم هیچ لذتی ندارد...
خدایا خریدار من نیستی؟

.

کاش بودی مهربانم ... من فقط دلتنگت شده ام

.

با تمام وجود می سوزم
من یخ زده ام اما می سوزم ...

.

بیا و ببین که تفال به حافظ چه گفت ...

شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن می کند که بتوان‌ گفت

.

چقدر بازیگر ماهری هستم
یا بهتر است بگویم شده ام
این روزها حرفایی که می شنوم
فقط سکوتم را عمیق تر می کند
همین

.

با چه زبانی بگویم که دلم برایت تنگ شده مهربانم ؟

.

زمستان نبود اما من‌چون زمستان یخ زده ام

.

کاش زائرت بودم...

.

می سوزم

.

به قربون خم زلف سیاهت
فدای عارض مانند ماهت
ببردی دین فائز را به غارت
تو ماهی، خیل مژگانها سپاهت


تو دوری از برم، دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست
به جان دلبرم از هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست


خودم اینجا دلم در پیش دلبر
خدایا این سفر کی می‌رسد سر
خدایا کن سفر آسون به فائز
که بیند بار دیگر روی دلبر

.

خدایا ...
خریدار بنده و تنها و بی کس نیستی؟

.

23

.

هر روز پیرتر از روز گذشته ام

.

حال دلم خوب نیست...

.

6 اسفند 1390

.

اسفند را بی مادر شروع کردیم ...

.

کاش من هم خواب تو را می دیدم

.

بهار سرد است... تابستان سرد است... پاییز و زمستان هم ذاتا سرد است...
میبینی
من در هیچ زمانی گرم نمی شوم

.

از روزی که گفتی بله کم کم ...
آسمون بغضش ترکید
نه بارون
برف ...
هنوز هم می باره ...
آسمون بارید
من نباریدم ...

.

دلم میسوزد و کاری زدستم بر نمی آید

شبان آهسته می گریم

که شاید

کم شود دردم

تحمل میرود

اما

شب غم سر نمی آید

نمی آید

نمی آید

.

دوستت دارم

.

خسته ام از این کویر ، این کویر کور و پیر
این هبوط بی دلیل ، این سقوط ناگزیر

آسمان بی هدف ، بادهای بی طرف
ابرهای سر به راه ، بیدهای سر به زیر

ای نظاره ی شگفت ، ای نگاه ناگهان !
ای هماره در نظر ، ای هنوز بی نظیر !

آیه آیه ات صریح ، سوره سوره ات فصیح !
مثل خطی از هبوط ، مثل سطری از کویر

مثل شعر ناگهان ، مثل گریه بی امان
مثل لحظه های وحی ، اجتناب ناپذیر

ای مسافر غریب ، در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم ، با تو در همین مسیر !

از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور ! دیدمت ولی چه دیر !

این تویی در آن طرف ، پشت میله ها رها
این منم در این طرف ، پشت میله ها اسیر

دست خسته ی مرا ، مثل کودکی بگیر
با خودت مرا ببر ، خسته ام از این کویر !

.

حال محتضر را دارم ...

.

چهارشنبه ۲۰ دی ...

.

بیا برایت بگویم
هر چیز که مایه آرامشم باشد و حلال بر من حرام است

.

نه معنی زندگی را فهمیدم ... نه آرامش برایم ماند

.

بیا برگردیم به گذشته
من بنویسم
تو نخوانی
من بسوزم
تقسیم منصفانه ای است
مگر نه ؟

.

ارحم یا الهی

.

به مرحله ای از کتاب زندگی رسیده ام که میخواهم کتاب را تند تر ورق بزنم و ببندم

.

ای دل چرا تاب آورده ای و هنوز زنده ای ؟

.

17 دی ...

.

دی باشد و آفتاب تابستان ... من از نبودت یخ زده ام ...

.

ارحم یا الهی

.

به محبت نیاز دارم ...

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

.

به آخر سال که نزدیک می شویم جان بیشتر می رود

.

دوستت دارم ولی تقدیر چیز دیگری است
خواب می بینم تو را،تعبیر چیز دیگری است

در خیابان بار ها می بینمت، از راه دور
پیشتر می آیم و تصویر چیز دیگری است

کوه بودم، دوریت کاه از وجودم ساخته
در قفس افتادن یک شیر چیز دیگری است

عاشقی طعم خوشی دارد ولی دور از فراق
با جدایی بی گمان تاثیر چیز دیگری است

حرف بسیار است اما فرق دارد شعر من
شرح حال یک جوان پیر چیز دیگری است

.

کجایی؟

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

.

هست و نیست و بود و نبود
همه اش درد است

.

کاش شنبه بود...

.

دلم گرفته برایت

.

گاهی فکر می کنم می شود شبی من با آرامش بخوابم ؟

.

ویرانم

.

بشین و فقط شاهد ویرانی من باش...

.

شب دراز به امید صبح بیدارم
مگر که بوی تو آرد نسیم اسحارم

.

شد وقت آنکه مرغ سحر نغمه سر کند
گل با نسیم صبح‌، سر از خواب برکند

.

جانی و دلی
ای دل و جانم همه تو

.

چه خوش است راز گفتن به حریف نکته سنجی
که سخن نگفته باشی؛ به سخن رسیده باشد…

.

من چه گویم ؟ چون تو میدانی نهان

.

دلم برایت تنگ شده است مهربانم ... کجایی؟

.

دلبرا...

.

میدانی
زمانی که نیستی من به عقب بر میگردم
زندگی ام می شود گذشته
اما تو نمی دانی

.

به من می گفت تو نمی دانی دوست داشتن یعنی چه
دست بر سینه ام گذاشتم
بلند خندیدم
جواب دادم درست است

.

شب را روز می کنم و روز را شب ... اما فایده ای ندارد ... آرامش نیست

.

به حال آسمان غبطه می خورم که می تواند هر کس را در هر جایی که بخواهد ببیند

.

135

.

20

.

72

.

155

.

خسته ام...

.

در خموشى هاى من فریاد هاست
آنکه دریابد چه میگویم کجاست؟

.

دلارامی که من دانمٖ
گر از پرده برون آید

نبینی جز به میخانه
ازین پس اهل تقوی را

.

می سوزم

.

صبح امروز خدایا چه مبارک بدمید
که همی از نفسش بوی عبیر آید و عود

.

ارحم یا الهی

.

چگونه بگویم دلم هوایت را کرده مهربانم ؟

.

زمین و زمان نبودنت را به رخم می کشد

.

همه از تو می گویند

.

گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی
چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی

شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم
ای خسرو خوبان که تو شیرین زمانی

تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه
هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی

صد بار بگفتی که دهم زان دهنت کام
چون سوسن آزاده چرا جمله زبانی

گفتی بدهم کامت و جانت بستانم
ترسم ندهی کامم و جانم بستانی

چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند
بیمار که دیده‌ست بدین سخت کمانی

چون اشک بیندازی اش از دیده مردم
آن را که دمی از نظر خویش برانی

در راه تو حافظ چو قلم کرد ز سر پای
چون نامه چرا یکدمش از لطف نخوانی

.

نبودنت یعنی من به دیوار تکیه دهم

.

21 مهر

.

مدتی است استخوانی در گلویم گیر کرده است ...

.

هر کسی را بهر کاری ساختند

من برای سوختن ...

.

مال منی

.

عطر تو را بوییدم و مدام ذکر نبودنت را می گفتم

.

پاییز رنگارنگ
چه بر تو آمده است که در نهایت زیبایی
بغض تو را فراگرفته
تو میشکنی
اشک میریزی
پر پر می شود
و تنها لبخند مردم را میبینی

.

مهر یادت باشد که چقدر نامهربان بودی این مهر برای من مهر نشد

.

دیوانه نشده ام تنها تو را حس می کنم ...

.

گاهی باید سکوت کرد و تنها سوخت ... به همین راحتی

.

مهر برای من بی مهری به همراه دارد ...

.

بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است 
شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است
 
آنچنان می فشرد فاصله راه نفسم
که اگر زود ، اگر زود بیایی دیر است
 
رفتنت نقطه ی پایان خوشی هایم بود
دلم از هرچه و هر کس که بگویی سیر است
 
سایه ای مانده زمن بی تو که در آینه هم
طرح خاکستریش گنگ ترین تصویر است
 
خواب دیدم که برایم غزلی می خواندی
دوستم داری و این خوب ترین تعبیر است
 
کاش می بودی و با چشم خودت می دیدی
که چگونه نفسم با غم تو درگیر است
 
تارهای نفسم را به زمان می بافم
که تو شاید برسی حیف که بی تاثیر است

.

ارحم یا الهی

.

کاش بودی حلال خدا ...

.

ارحم یا الهی

.

دلم تنگ شده

.

مرداد هم گذشت ... اما دلم هنوز برای نبودنت تیر می کشد

.

ارحم یا الهی

.

حرفی بزن به لهجه باران که مدتی است
این بغض کهنه منتظر یک اشاره است

.

درد کجاست ؟ بی درمان است ...

.

اشیاء هم جای خالی تو را فریاد می زنند

.

الهی...

.

دلم هواتو کرده ...

.

دلتنگی هیچ گاه کم نمی شود جز به وصال

.

‌
هرچه کردم به خودم کردم و وجدان خودم
پسر نوحم و قربانی طوفان خودم

تک و تنها تر از آنم که به دادم برسند
آنچنانم که شدم دست به دامان خودم

موی تو ریخته بر شانه ی تو امّا من
شانه ام ریخته بر موی پریشان خودم

از بهشتی که تو گفتی خبری نیست که نیست
می روم سر بگذارم به بیابان خودم

.

سلیس و ساده بگویم :
دلم گرفته برایت

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

.

چرخی بزن ، مستی نما ، دل را بشوران و برو

.

دلم برات تنگ شده

.

تیر 89 = تیر 96

.

گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو

.

نه خسته ام و نه دلگیر ... من فقط دلتنگ تو هستم

.

کلما اردت انا اقول "احبک"، خرجت "کیف حالک؟". و انا "کیف حالک؟" جداً!

.

ان شا الله با تو بریم یه بارم

.

غَزَل آغِشته به لالایی شَب ها شده است

و تو اِی نازتَرین شِعرِ خدا، بیداری؟

.

نامه سوم را هم خود بردم ... منتظر جواب هستم ...

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

.

من کسی و جز تو ندارم ... خدایا

.

ارحم یا الهی ...

.

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

.

درد....
خیالی نیست
دیگر دردهایم را نمی گویم
به روی دردهای کهنه ام تشدید بگذارید

.

رأی من امسال هم تویی!
مگر می شود تو کاندید برتر دلم باشی و به تو رأی ندهم؟

.

وصله ناجور تو منم ...

.

سخته تشنه نگاهت باشم اما ...

.

34

.

کاش عکست را داشتم

.

اردیبهشت...
خسته تر از آن چیزی هستم که تصور میکنی

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

.

پیش بیا، پیش بیا، پیشتر
تا که بگویم، غم دل بیشتر

دوستت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر

دوست تر از آن که بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر

داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر

هیچ نریزم بجز از نام تو
برنگردم گر بزنی بیشتر

فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه ام بیشتر

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

.

دلبرم کجایی؟

.

هر آن چشمی که گریان است در عشق دلارامی
بشارت آیدش روزی ،ز وصل او به پیغامی

.

صبح است دلارامم، ای حضرتِ مستانه
مضمونِ دو بیتی ها، دردانه ی این خانه

.

اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید