شخصی به ظاهر انسان

در اوج احساسات
به بی حسی رسیده ام
یا بهتر است بگویم بی تفاوتی
از من نپرس
فقط بدان شخصی به ظاهر انسانم

بایگانی

.

شعرهایم را می خوانی و می گویی روان پریش شده ام...

پیچیده است... قبول...!

اما من فقط خوبی های تو را می نویسم...

۲۷ دی ۹۱ ، ۱۸:۳۴

.

میدانم داشتنت فقط یک رویاست

میدانم هیچ گاه محقق نمی شود

فقط بگذار در این خیال شیرین سیر کنم

۲۶ دی ۹۱ ، ۱۹:۳۲

.

جنگ سردی است میان من و دل 

و مانند همیشه 

هر روز

هر لحظه

دل پیروز می شود

مرا ببخش به بزرگیت

۲۶ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۹

.

امروز دلم هوایت را کرد...

۲۶ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۷

.

کابوس های شبانه ام برایم عادت شده است

سخت است...

۲۶ دی ۹۱ ، ۱۰:۳۶

.

دوست دارم بخواب روم

خوابی عمیق که بیدار نشوم

دوست دارم در کنار تو همیشه به خواب روم

۲۵ دی ۹۱ ، ۲۰:۴۰

.

با خود فکر کردم

با خدا صحبت کردم

می خواهم دوباره شروع کنم

جنگیدن میان عقل و دل...

می دانم سخت است 

اما...

باید بر دل پیروز شوم

۲۴ دی ۹۱ ، ۱۸:۲۲

.

جـــوان مــــرد...

مـــــــــروت...

مرا ببخش 

زمان زیادی است که از بی مروتی خود رنج می کشم

کاش قوی بودم

کاش دلم هم عاقلانه فکر می کرد

کاش...

۲۴ دی ۹۱ ، ۱۰:۰۶

.

برای خودت و خانواده ات همیشه دعا می کنم

برای شاد بودنت

برای آرامش داشتنت

.

.

.

برای اجابت آرزویت هم دعا میکنم

۲۴ دی ۹۱ ، ۰۸:۵۳

.

بیا با هم صادق باشیم...

هم تو میدانی و هم من ...

که من دیوانه ای بیش نیستم

تو را دوست دارم

همین...

۲۴ دی ۹۱ ، ۰۸:۴۹

.

امشب فهمیدم این جمله وصف حال توست نه من

" گاهی باید از خود بگذری برای آرامش دیگران"

۲۳ دی ۹۱ ، ۲۲:۳۸

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۲۴

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۱۹

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۱۶

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۱۳

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۱۱

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۰۸

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۰۶

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۰۳

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۶:۵۶

.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۶:۵۲

.

بعضی پست ها فقط برای توست

نه کس دیگر

رمزش هم اسم خودت هست

۲۳ دی ۹۱ ، ۱۶:۴۷

.

چند روز را سکوت می کنم

فقط تو معنی سکوتم را می فهمی

فقط تو...

۱۹ دی ۹۱ ، ۱۶:۵۹

.

در لحظه دیدار می خواهم زمان متوقف شود

۱۹ دی ۹۱ ، ۱۳:۱۵

.

تا صبح درد کشیدم

از نبودنت

۱۸ دی ۹۱ ، ۰۹:۴۵

.

نفسم به شماره افتاده است

تو برایم تنظیمش کن

قلبم را می گویم

۱۷ دی ۹۱ ، ۲۱:۳۳

.

خدایا فراموش نکرده ام

هیچ کس جای تو را در قلبم پر نمی کند

حتی او...

۱۷ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۶

.

تاریخ برایم تکرار می شود در امروز

23 صفر 1434...

۱۷ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۲

.

از کودکی گفتند

مرد که گریه نمی کند

نمی دانستند که همین مرد "گُر" میگیرد

از گریه نکردن

۱۵ دی ۹۱ ، ۱۴:۲۸

.

خدایا...

مرا ببخش که بجای عشق حسینت عشقی زمینی 

تمام وجودم را فرا گرفته...

۱۳ دی ۹۱ ، ۱۷:۴۱

.

همیشه عزیز دل من هستی

همیشه

همیشه

۱۱ دی ۹۱ ، ۱۵:۲۹

.

خدایا فقط تو را دارم

۱۱ دی ۹۱ ، ۱۴:۵۹

.

در سرنوشت من چنین نوشته شده است

"تنــــــها"

۱۰ دی ۹۱ ، ۲۰:۵۲

.

لبخند تو برای من کافیست

۰۹ دی ۹۱ ، ۲۱:۱۷

.

ای عشق به کجا می کشانیم؟

۰۹ دی ۹۱ ، ۲۰:۴۲

.

گاهی باید از خودت هم بگذری

برای آرامش دیگران

۰۹ دی ۹۱ ، ۱۸:۱۱

.

هر چه می دوم

با گمان رد گام های تو گم نمی شوم

راستی

در میان این همه اگر

تو چقدر بایدی

۰۸ دی ۹۱ ، ۱۳:۵۵

.

امروز در تلویزیون احساس کردم تو را دیدم

دیوانه شده ام 

نه؟

۰۸ دی ۹۱ ، ۱۳:۲۷

.

هوا سرد است 

آسمان نمی بارد

تازه شده است مانند دل من

۰۶ دی ۹۱ ، ۲۲:۱۴

.

می دانم میخندید...

مدتهاست آرزویی دارم

.

.

.

تو را ببینم

به آغوشت پناه برم

به آرامش برسم

و همان لحظه

بمیرم

۰۵ دی ۹۱ ، ۱۲:۰۳

.

من هم شده ام مانند

WALL.E

دستانم را در هم قفل می کنم

و با خود حسرت می خورم

۰۴ دی ۹۱ ، ۱۵:۳۲

.

با عقل تصمیم گرفتم

اما عاشقانه عمل کردم

۰۴ دی ۹۱ ، ۱۲:۳۰

.

زمان زیادی است گریه ام را کسی ندیده

و هق هقم را نشنیده

بعد از تو سکوت مطلق اختیار کرده ام

۰۲ دی ۹۱ ، ۲۲:۵۰

.

کجایی؟

دلم برای با هم حرف زدنمان تنگ است

۰۲ دی ۹۱ ، ۲۱:۳۱

.

پاییز هم تمام شد

زمستان بیشتر با من سازگارتر است

یک دل یخ زده...

۰۱ دی ۹۱ ، ۲۲:۴۲

.

امشب همه جوجه هایشان را می شمارند

و من

تکه های دل شکسته ام را می شمارم 

۳۰ آذر ۹۱ ، ۲۲:۲۹

.

دردیست غیر مردن درمان نداشته باشد

۲۹ آذر ۹۱ ، ۲۲:۱۷

.

امروز باز هم مانند همیشه شکستم

نمی دانستم خورده هایم باز هم می شکنند

۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۵:۲۴

.

قلبم یخ زده است 

حسی در آن نیست

مراقب باش لیز نخوری

می توانی اسکیت سواری کنی

۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۰:۰۲

.

چرا قطرات اشک هایت سفید و سخت شد آسمان؟

چه در دل تو می گذرد که سکوت کرده ای؟

۲۷ آذر ۹۱ ، ۲۲:۳۰

.

اشک هایت می شوید

همه چیز را 

اگر به زیر اشک هایت روم

مرا هم می شویی؟

دلتنگی هایم را می گویم

۲۷ آذر ۹۱ ، ۱۴:۲۶

.

به چه خاطر بی محابا می گریی

ای آسمان

حال من خوب است

باور کن

۲۶ آذر ۹۱ ، ۱۷:۱۱

.

ابراهیمی برایم بفرست خدایا

برای شکستن بغض هایم می گویم

۲۶ آذر ۹۱ ، ۱۴:۰۹

.

شاید آسمان هم به دل بی دل من می گرید

شاید...

۲۶ آذر ۹۱ ، ۰۹:۰۸

.

صوت قرآنت را هنوز می شنوم

۲۵ آذر ۹۱ ، ۲۳:۳۰

.

نی هم ناله سر میدهد از فراق تو

۲۵ آذر ۹۱ ، ۲۱:۳۷

.

در هوای بارانی 

گوش دادن به نوایی که دلم را چنگ میزند

به یاد آوردن لبخند زیبای تو

و در یک آن برگشت به زمان حال

ماشین

دود

بوق

آدم های رنگارنگ

این دنیا چقدر تلخ است

۲۵ آذر ۹۱ ، ۲۱:۲۸

.

باران می بارد

شاید او هم میخواهد آتش دلم را خاموش کند

اما نمیداند برای من مانند نفت است

با خود زمزمه می کنم

" من و او ما نشدیم "

و من شعله ورتر می شوم

۲۴ آذر ۹۱ ، ۱۹:۴۴

.

ارحـــــــــــــــــــم یــــــا الــــــــــــــــــــــهی...

۲۴ آذر ۹۱ ، ۰۰:۰۰

.

تنهایی یعنی

با دیدن لبخند بر لب دیگران

خود را شادتر نشان دهی

تا دلی را آزار ندهی

۲۳ آذر ۹۱ ، ۲۱:۰۴

.

دوستم برایم از دلتنگیش گفت که 1 هفته است همسرش را ندیده

و من با خود زمزمه کردم ... روز است تو را ندیدم

برای او 7 روز هست 

و برای من یک عدد 3 رقمی 

که هر روز هم بیشتر می شود

۲۳ آذر ۹۱ ، ۲۰:۵۶

.

هر روز تنهاتر از روز قبل

این است قانون این دنیا

۲۲ آذر ۹۱ ، ۱۵:۳۰

.

تو را نمی دانم

اما اکنون تنها هستم

صدای باران و سکوت مطلق یک خانه که کسی در آن نیست

و بخاری که تمام سعی خود را می کند که خانه ای خلوت را گرم کند

۲۱ آذر ۹۱ ، ۱۹:۱۱

.

کاش خواب ها هم تعبیر می شدند

آن هم به واقعیت

۲۱ آذر ۹۱ ، ۱۲:۲۱

.

دیشب بعد از مدتها خوابت را دیدم

تو هم در خواب فهمیدی چه قدر درمانده شده ام و تو را طلب می کنم

۲۱ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۲

.

هر روز بیشتر ایمان می آورم که فقط من هستم و خدا

همین...

۲۰ آذر ۹۱ ، ۱۴:۴۶

.

من آرامش تو را می خواهم

مهم نیست من آرام نباشم

تو آسوده و آرام باش

۱۹ آذر ۹۱ ، ۱۴:۱۵

.

حالم خوب است

نه مشکلی دارم نه مساله ای پیش آمده

خیالت راحت باشد

حرفم را باور کن

۱۹ آذر ۹۱ ، ۱۲:۱۴

.

برایت همیشه دعا می کنم

می دانم من دعای تو نیستم

می دانم...

۱۹ آذر ۹۱ ، ۰۰:۴۷

.

داغ شده ام 

اما نمی دانم چرا میلرزم

۱۹ آذر ۹۱ ، ۰۰:۴۵

.

ای بغض یک امشب را بشکن

توان حمل کردن تو را ندارم

۱۸ آذر ۹۱ ، ۲۳:۱۵

.

برای پنهان کردن غمی که با خود دارم

این روزها بجای لبخند قهقه می زنم

۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۵:۵۸

.

گاهی تصور می کنم که کنارم هستی اما من تو را نمی بینم

۱۷ آذر ۹۱ ، ۱۶:۳۳

.

مترسکی هستم که تنهایی ام را با کلاغ ها می گذرانم

۱۶ آذر ۹۱ ، ۲۱:۰۳

.

امشب دلم برای تنهایی و غریبی خودم سوخت

۱۶ آذر ۹۱ ، ۲۰:۵۹

.

نبودت آزارم میدهد
۱۶ آذر ۹۱ ، ۱۵:۱۱

.

تکرار تاریخ ها مرا به مرز جنون میرساند
۱۶ آذر ۹۱ ، ۱۱:۵۶

.

گاهی از خود سوال می کنم که...

بگذریم....

نباید عهد بشکنم

با خود عهد کردم سوالات را در خود خاک کنم

وقتی جوابی برایشان نیست

۱۶ آذر ۹۱ ، ۰۰:۰۶

.

تو را در آغوش گرفته ام

میدانی چگونه؟

با خاطراتت

۱۵ آذر ۹۱ ، ۲۳:۵۵

.

من هستم و انبوهی از خاطرات با تو بودن
۱۵ آذر ۹۱ ، ۲۳:۴۳

.

سخت جان هستم که از دوریت هنوز هم زنده ام

نه؟

۱۵ آذر ۹۱ ، ۲۰:۳۵

.

روزها در پی هم تکرار می شوند...

تکراری جانکاه

۱۴ آذر ۹۱ ، ۱۴:۲۷

.

دوست ندارم طلوع خورشید را ببینم
۱۴ آذر ۹۱ ، ۰۳:۰۴

.

سرما تمام وجودم را گرفته است

با هیچ چیز گرم نمی شوم

۱۳ آذر ۹۱ ، ۲۳:۱۹

.

همه را تو میبینم

چه در دنیای واقعی 

چه در دنیای مجازی

۱۳ آذر ۹۱ ، ۲۲:۱۳

.

بوی عطرت تمام اتاقم را گرفته است

۱۳ آذر ۹۱ ، ۱۲:۳۸

.

فقط تو معنی ... هایم را می فهمیدی

۱۳ آذر ۹۱ ، ۱۱:۱۴

.

تنهایی یعنی

هر چه در گوشی ات می گردی

کسی را، محرم برای صحبت نمیابی

۱۲ آذر ۹۱ ، ۱۴:۵۸

.

تنهایی یعنی

شب هنگام خواب

کسی به یاد تو شب بر بالین نمی گذارد

۱۲ آذر ۹۱ ، ۱۱:۰۶

.

من عاشق نیستم

اما تو معشوق من هستی

تو عاشق هستی

اما من معشوق تو نیستم

۱۱ آذر ۹۱ ، ۱۵:۲۵

.

از خواب رفتن وحشت دارم

بی نهایت

کابوس های تکراری...

نبود تو...

خستگی...

و نماز های...

۱۱ آذر ۹۱ ، ۰۰:۴۹

.

کاش من هم مانند تو عاشقی واقعی بودم

۱۰ آذر ۹۱ ، ۱۷:۰۶

.

امروز با کمی آسودگی می خوابم

اذان می گویند

و من در خواب نیستم

۱۰ آذر ۹۱ ، ۰۵:۲۷

.

از ترس خواب ماندن

نخوابیدم...

چیزی به اذان صبح نمانده

۱۰ آذر ۹۱ ، ۰۳:۳۸

.

من 

ن م ی ت و ن م

۰۹ آذر ۹۱ ، ۲۲:۲۶

.

ببین از نبودنت

از فکر کردن به تو

به چه روزی افتادم

ساعت 4:15 بعد از ظهر

متوجه شدم امروز 5 شنبه است

و من بیهوده به خیابان آمده ام 

برای قراری که با کسی داشتم

" زمان برایم معنی ندارد "

۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۷:۴۵

.

دردهایم را به که گویم؟

دلم مرگ می خواهد

۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۲:۲۲

.

از دنیا سیر شده 

به قدری خورده ام که بالا آوردم

۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۱:۱۱

.

نمی دانم چه کردم که باز هم نمازم قضا شد

۰۹ آذر ۹۱ ، ۰۹:۵۹

.

انگشت سبابه ام شد مانند تو

دستت مدام در برابر چشمانم است

۰۹ آذر ۹۱ ، ۰۰:۲۴

.

این روزها منتظر تو هستم 

۰۸ آذر ۹۱ ، ۱۴:۵۵

.

در خواب هایم احساس گناه می کنم

۰۸ آذر ۹۱ ، ۱۳:۴۰

.

از خواب که بیدار شدم

به دنبال تو می گشتم

اما نبودی

مثل همیشه

۰۸ آذر ۹۱ ، ۰۶:۰۱

.

من درد می کشم

چشمانت را باز نکن 

طاقت ناآرامی های تو را ندارم

۰۷ آذر ۹۱ ، ۱۳:۱۹

.

"با"

برایم معنی ندارد

همه چیز من

"بی"

تعریف می شود

بی کس

بی دل

.

.

.

بی تو

۰۷ آذر ۹۱ ، ۱۲:۱۴

.

نمی دانم چه زمانی خواب به چشمانم آمد

فقط ...

برای نماز خواب ماندم

۰۷ آذر ۹۱ ، ۱۰:۰۱

.

من هستم و خاطرات تو

و سکوت و تاریکی اتاق

و ناآرامی هایی که برایم همیشگی است

۰۷ آذر ۹۱ ، ۰۲:۴۴

.

خواب به چشمانم نمی آید

۰۷ آذر ۹۱ ، ۰۰:۳۹

.

چگونه شب را به صبح برسانم؟

۰۶ آذر ۹۱ ، ۲۱:۵۵

.

امشبی اولین شب آرامش من بود 

اما اینک

هر شبم من ناآرام هستم

زیرا تو نیستی تا مرا آرام کنی

۰۶ آذر ۹۱ ، ۲۱:۰۷

.

کجایی تو که سخت به بودنت محتاجم

۰۶ آذر ۹۱ ، ۲۱:۰۵

.

امشب 11 محرم است

یادت هست تا حد جنون رسیدم اما تو نگذاشتی

۰۶ آذر ۹۱ ، ۲۱:۰۱

.

قرار شد مدتی ننوبسم

برای دوری از تکرار مکررها

درد فراغ کم نمیشود

با گذشت زمان بیشتر می سوزاند

11 محرم دوباره می آیم

می خواهم به یاد اولین شب آرامشم شب زنده داری کنم

تا صبح با تو سخن خواهم گفت

سالگرد...

۲۱ آبان ۹۱ ، ۱۳:۱۲

.

بی قراری های دلم را به حساب سرخوشیم میگذارند

۲۱ آبان ۹۱ ، ۰۹:۴۴

.

چرا این همه زجر میکشم؟

خسته ام

۲۰ آبان ۹۱ ، ۲۱:۵۳

.

روز سختی بود

خدا شب را بخیر کند

۲۰ آبان ۹۱ ، ۱۷:۴۳

.

از خواب هایم بسیار می ترسم

۲۰ آبان ۹۱ ، ۰۹:۰۹

.

من با خاطرات زندگی می کنم

و

خاطرات مرا می کشند

۱۹ آبان ۹۱ ، ۱۸:۱۸

.

امروز مدام حسرت نبودنت را می خوردم

۱۹ آبان ۹۱ ، ۱۸:۰۶

.

وقتی به خاطره کابوس هایم از خواب بیدار میشوم ذکر اسم تو را میگیرم

۱۸ آبان ۹۱ ، ۱۰:۳۹

.

ایستگاه های مترو هم مرا یاد تو می اندازد

اولین دیدار

ایستگاه آزادی...

یادت هست؟

۱۷ آبان ۹۱ ، ۱۰:۲۴

.

من بودم و من...

من بودم و تو...

من ماندم و من...

پس تو کجا رفتی؟

۱۶ آبان ۹۱ ، ۱۱:۰۶

.

یکی بود و یکی نبود...

من بودم و تو نبودی

۱۶ آبان ۹۱ ، ۱۰:۵۹

.

صبر خوب است و مخواه از عاشقی این خوب را

پیش ازین هرگز نفهمیدم غم ایوب را

خوانده ام در چهره ی مردم همین امروز هم

حرف های مفت بعد از تو به من منسوب را

با وجود طعنه هاشان ظاهرم شاد است آه

بید از داخل به نرمی می تراشد چوب را

دستمالت را نکش بر پلک هایم بیهوده است

سرمه ام لو می دهد چشمی که شد مرطوب را!

تا بدانم چندمین روز است ترکم کرده ای

می شمارم شیشه های خالی مشروب را

هر دو بعد از تخته نرد زندگی خندیده ایم

می توان از خنده هامان حدس زد مغلوب را

حرف هایت را غزل کن با سکوت از من نگیر

لااقل این عشق بازی کردن مکتوب را  


۱۵ آبان ۹۱ ، ۱۵:۰۴

.

هنوز مصباحت را داری؟


پ.ن: کتاب مصباح الهدی

۱۴ آبان ۹۱ ، ۱۸:۳۶

.

دیشب باز به خود امید دادم

با کسی سوالاتم را مطرح کردم

صحبت کردم

اما به جواب نرسیدم

می خواهم سوالاتم را 

در درون خود بکشم

۱۳ آبان ۹۱ ، ۲۰:۳۹

.

همه در دردهای خود غرق شده اند

این دنیا و آدمهایش را نمی خواهم

هیچ کس راضی نیست

هیچ کس از زندگی خود لذت نمی برد

چرا باید زنده بود؟

۱۳ آبان ۹۱ ، ۰۰:۲۲

.

غروب جمعه

آن هم غروب یک جمعه پاییزی در آبان

تو را یاد چیزی نمی اندازد؟

۱۲ آبان ۹۱ ، ۱۶:۴۱

.

باورت میشود

13 روز به محرم مانده

و...

۱۲ آبان ۹۱ ، ۰۰:۱۹

.

می خواهم مانند یک کودک بگویم

"دلم برات تنگ شده"

۱۲ آبان ۹۱ ، ۰۰:۰۰

.

از هر چه که واهمه دارم در خواب می بینم

خواب دردناکی بود

و البته ترسناک

۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۷:۱۳

.

شاد هستم

بسیار شاد هستم

می دانی چرا؟

کسی نمی داند تا چه حد غمگینم

حتی تو

۱۱ آبان ۹۱ ، ۰۰:۵۹

.

کیبرد گوشی من فقط دو حرف دارد

نون و ه

۱۱ آبان ۹۱ ، ۰۰:۵۷

.

خودم را گول میزنم

که جز مقربین هستم

می دانی چگونه ؟

"هر که در این بزم مقرب تر است ... جام بلا بیشترش می دهند"

مضحک است نه؟

غریبی خود را به پای قرب می گذارم

۱۱ آبان ۹۱ ، ۰۰:۲۵

.

سوالاتم مرا تیرباران می کنند

هر روز

گاهی مرا به مرز مرگ میرسانند

۱۰ آبان ۹۱ ، ۱۶:۲۹