نخوابیدن بهتر از این خوابیدن است
پیچیده است... قبول...!
اما من فقط خوبی های تو را می نویسم...
میدانم هیچ گاه محقق نمی شود
فقط بگذار در این خیال شیرین سیر کنم
و مانند همیشه
هر روز
هر لحظه
دل پیروز می شود
مرا ببخش به بزرگیت
خوابی عمیق که بیدار نشوم
دوست دارم در کنار تو همیشه به خواب روم
با خدا صحبت کردم
می خواهم دوباره شروع کنم
جنگیدن میان عقل و دل...
می دانم سخت است
اما...
باید بر دل پیروز شوم
مـــــــــروت...
مرا ببخش
زمان زیادی است که از بی مروتی خود رنج می کشم
کاش قوی بودم
کاش دلم هم عاقلانه فکر می کرد
کاش...
برای شاد بودنت
برای آرامش داشتنت
.
.
.
برای اجابت آرزویت هم دعا میکنم
هم تو میدانی و هم من ...
که من دیوانه ای بیش نیستم
تو را دوست دارم
همین...
" گاهی باید از خود بگذری برای آرامش دیگران"
مرد که گریه نمی کند
نمی دانستند که همین مرد "گُر" میگیرد
از گریه نکردن
با گمان رد گام های تو گم نمی شوم
راستی
در میان این همه اگر
تو چقدر بایدی
مدتهاست آرزویی دارم
.
.
.
تو را ببینم
به آغوشت پناه برم
به آرامش برسم
و همان لحظه
بمیرم
و هق هقم را نشنیده
بعد از تو سکوت مطلق اختیار کرده ام